۱۳۸۹ بهمن ۸, جمعه

مجلس دوم، کرزی و بازی قدرت در افغانستان

سرانجام پارلمان دوم کشور بعد از نزدیک به چهار و نیم ماه از برگزاری انتخابات پارلمانی این کشور توسط حامدکرزی رییس جمهور این کشور افتتاح شد، هرچند هنوز معلوم نیست که جنجال‏های آن کاملاً ختم خواهد شد یا نه. زیرا اختلاف بر سر مشروعیت و صلاحیت دادگاه ویژه‏ی رسیدگی به تخلفات انتخاباتی همچنان ادامه دارد. این دادگاه را رییس جمهور کرزی به درخواست دادستانی کل کشور ایجاد کرد، در حالی که نمایندگان پیروز پارلمان وجود آن را دارای مبنای قانونی نمی‏دانند و هرگونه فیصله‏ی آن را غیرقانونی و غیرقابل اجرا می‏شمارند.
این جنجال ها ادامه جنجال هایی است که از همان روز برگزاری انتخابات در 27 سنبله آغاز شد. ادعا شد که در جریان برگزاری انتخابات تقلبات گسترده صورت گرفته است. این تقلبات باعث شد که بررسی و اعلان نتایج انتخابات، خلاف معمول تا دو ماه دیگر، به درازا انجامد. در این مدت به بیش از 4000 مورد تقلب انتخاباتی که حدود 50 درصد آن جدی و تأثیرگذار بر نتایج انتخابات خوانده شده بود، توسط کمیسیون رسیدگی به شکایات انتخاباتی مورد بررسی و رسیدگی قرار گرفت. در جریان شمارش آرا و رسیدگی به شکایات انتخاباتی، گفته شد که حلقاتی از درون حکومت بر کمیسیون‏های انتخابات فشار می‏آورند که افراد مورد نظر آنان در لیست برندگان انتخابات آورده شوند و حتا از کمیسیون خواسته شد که نام کاندیدان مشخصی که با انتقاد از حکومت و شخص رییس جمهور شهرت یافته اند، از لیست برندگان نهایی حذف شود.
با اعلان نتایج ابتدایی، پس از دوماه از برگزاری انتخابات، ترکیب قومی پارلمان جدید مسأله‏ساز شد. حلقاتی از درون حکومت بر نسبت قومی نمایندگان پارلمان جدید، از جمله در ولایت غزنی اعتراض کردند و از جمله شخص آقای کرزی آن را نگران کننده اعلام کرد. اما کمیسیون مستقل انتخابات و کمیسیون شکایات انتخاباتی بر مبنای حقوقی و قانونیِ کار شان تأکید کردند و گفتند هیچ گونه ملحوظات سیاسی و قومی را در نتایج انتخابات دخیل نمی‏سازند.
همزمان با این مسایل دادستانی کل کشور وارد صحنه شد و ادعا کرد که سرنخ های فراوانی از موارد جرمی و تخلفات گسترده در انتخابات به دست آورده است که می‏تواند نتایج انتخابات را تغییر دهد و کمیسیون مستقل انتخابات را از اعلان نتایج نهایی انتخابات برحذر داشت. اما وقتی کمیسیون انتخابات نتایج نهایی را بدون اعتنا به درخواست دادستانی کل اعلان کرد، اختلافات میان آن‏ها اوج گرفت و قضیه به جنگ سیاسی و تبلیغاتی میان نهادهای انتخاباتی و دادستانی کل تبدیل شد.
پس از اعلان نتایج نهایی انتخابات، چنانچه انتظار می‏رفت، شماری از نمایندگان ناکام به اعتراضات و گردهمایی‏های متعدد و مسدود ساختن راه‏های عمومی پرداختند. اما جدی شدن اختلافات میان کمیسیون‏های انتخابات و دادستانی کل، باعث شد که شماری دیگر از کاندیدان ناکام به صف معترضان بپیوندند و صف کاندیدان معترض شلوغ‏تر شود.
هرچند کمیسیون‏های انتخابات کار شان را مختومه اعلان کردند اما دادستانی کل خواهان تشکیل یک دادگاه ویژه برای رسیدگی به تخلفات و موارد جرمی انتخابات شد. این اختلافات باعث شد که پارلمان جدید نتواند کار خود را آغاز کند. رییس جمهور هرچند گفته بود که پارلمان را در اول ماه دلو افتتاح خواهد کرد، اما متعاقباً به درخواست دادستانی کل نیز جواب مثبت داد و دادگاه اختصاصی‏ مذبور را ایجاد کرد.
با ایجاد این دادگاه از یک سو بحث بر سر مبناها و صلاحیت‏های قانونی آن بالا گرفت و باعث اعتراضات شدید نمایندگان پیروز پارلمان گردید و از سوی دیگر مخالفان سیاسی رییس جمهور کرزی تقلب انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته و ضرورت رسیدگی به آن را توسط «دادگاه ویژه» مطرح کردند و از آن به عنوان ابزار فشار بر رییس جمهور استفاده کردند.
اینک رییس جمهور کرزی به این اعتراضات نیز پاسخ مثبت داده و امروز پارلمان جدید توسط او افتتاح شد و رسماً به کار خود آغاز کرد. هرچند هنوز معلوم نیست که با افتتاح پارلمان و شروع به کار مجلس نمایندگان، دادگاه ویژه از چه جایگاهی برخوردار خواهد بود. با این حال گفته شده که دادگاه به کار خود ادامه خواهد داد، اما نمایندگان پیروز برای آن اعتبار و صلاحیت قانونی قایل نیستند. این کشاکش‏ها از یک سوی صف موافق نتایج انتخابات پارلمانی را که مشتمل است بر کمیسیون‏ مستقل انتخابات، کمیسیون رسیدگی به شکایات انتخاباتی و کاندیدان پیروز، و از سویی دیگر صف مخالف نتایج انتخابات را که شامل دادستانی کل، دادگاه ویژه و کاندیدان ناکام است، شکل داده است. افتتاح پارلمان جدید انتظار می‏رود دست‏کم بحران پس از انتخابات میان این دو صف را خاتمه دهد و به آشفتگی ناشی از آن نیز نقطه‏ی پایان بگذارد. اما تصمیم دادگاه عالی کشور در مورد قضایای جرمی انتخابات معلوم نیست چه خواهد بود.
جنگ قدرت یا دغدغه‏ی قانون؟
هرچند نمی‏توان از ماهیت حقوقی و قانونی اختلافات بر سر انتخابات غافل بود، اما آنچه مهم است این است که به نظر می‏رسد این اختلافات بیشتر مبناهای سیاسی دارند و ناشی از جنگ قدرت در ساختار سیاست افغانستان اند. بخشی از این اختلافات صرفاً سیاسی است، و بخشی دیگر متکی بر گرایشات قومی و تعلقات قبیلوی می‏باشند. این اختلافات و شکاف‏ها بر عملکرد‏ها و نقش‏آفرینی‏های سیاست‏مداران و حلقات سیاسی، از جمله شخص رییس جمهور کرزی، تأثیرگذار اند.
افغانستان گرفتار تشتت اجتماعی است که این جامعه را با شکاف‏های قومی، زبانی، مذهبی، سمتی و حتا صنفی و جنسیتی و سِنی پاره پاره می‏سازد. این شکاف‏ها اکثراً در معادلات سیاسی نقش فعال دارند و لاجرم گرایشات سیاسی متعدد و گاه متعارضی را به وجود می‏آورند که در معادله‏ی قدرت در این کشور بسیار تعیین کننده اند.
البته در میان این شکاف‏ها شکاف قومی هنوز هم از برجستگی و فعالیت بیشتر برخوردار است و آرایش قدرت سیاسی و نقش نیروهای سیاسی نیز تا حدود زیادی برمبنای آن ارزیابی و تعیین می‏شوند. به این دلیل اکثر معادلات و حتا امتیازات سیاسی در کشور بر مبنای تعلقات و صف‏بندی‏های قومی ارزیابی و توزیع می‏شود.
بنا بر نقش محوری پارلمان در معادله‏ی قدرت، ترکیب سیاسی-قومی پارلمان برای حلقات سیاسی و تصمیم‏گیری‏های سیاسی کشور از اهمیت زیادی برخوردار است. به همین خاطر نسبت حضور اقوام در ترکیب پارلمان این کشور همواره یکی از مسایل عمده در مباحثات سیاسی این کشور بوده است. در اختلافات اخیر بر سر پارلمان جدید نیز این مسأله نمی‏تواند بی‏تأثیر بوده باشد، هرچند که بنابر تعارض آن با مبانی حقوقی و قانونی مسایل، و عدم مقبولیت آن از لحاظ مصالح اجتماعی، تلاش می‏شود که این گرایشات در پوشه‏های قانونی و مصالح اجتماعی مطرح شود. با این حال گاه آشکارا شاهد مبناهای قومی این اختلافات بوده ایم.
ترکیب پارلمان جدید برای حلقات سیاسی و حکومت آقای کرزی از جانب دیگر نیز مهم است. پارلمان قبلی، علی‏رغم گرایشات قومی و قبیلوی اکثریت اعضای آن، در یکی دو سال اخیر فعالیت‏هایش در چندین مورد نشان داد که از اهمیت ساختاری در آرایش قدرت سیاسی و تصمیم‏گیری‏های کلان کشور برخوردار است و توانست شماری از برنامه‏های آقای کرزی و حکومت او را کنترول کند و یا کاملاً «وتو» نماید. آقای کرزی فراموش نکرده است که هنوز هم کابینه‏اش تکمیل نشده است و شماری از وزیران پیشنهادی او رای اعتماد نیاورده اند و وزارت‏خانه‏های مربوطه توسط سرپرست اداره می‏شوند.
پارلمان جدید اما قطعاً از این جهت برای آقای کرزی مشکل‏سازتر خواهد شد و توان نظارتی و تصمیم‏گیری بیشتری خواهد داشت. پارلمان قبلی نسبت به پارلمان جدید به صورت طبیعی بیشتر گرایش قومی داشت و کمتر نگاه و هویت مستقل سیاسیِ متناسب با ماهیت نمایندگی از مردم و حضور پررنگ پشتون‏ها در آن می‏توانست به نفع آقای کرزی تمام شود. اما پارلمان جدید به عنوان یک نهاد حقوقی-سیاسی جداگانه بسیار مستقل‏تر از گذشته عمل خواهد کرد و حکومت را تحت فشار قرار خواهد داد. علاوه بر آن پارلمان جدید، همانگونه که تذکر داده شد، از آرایش قومی متفاوت‏تری نسبت به پارلمان قبلی برخوردار است و نقش اقوام مختلف در آن نسبت به گذشته تعدیل شده است.
انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته و غوغای تقلب گسترده در آن باعث شد که زبان مخالفین سیاسی آقای کرزی بسیار رُک‏تر و  صریح‏تر از گذشته شود. هرچند هنوز نمی‏توان از یک جبهه‏ی قدرت‏مند سیاسی در مقابل آقای کرزی سخن گفت، ولی حضور نیروها و شخصیت‏های سیاسی مخالف آقای کرزی در پارلمان جدید بیشتر از گذشته شده است. این‏ها برای آقای کرزی دست و پاگیر خواهند بود.
جنگ قدرت و بحران مشروعیت بین‏المللی:
آقای کرزی در یکی دو سال اخیر با متحدان بین‏المللی خود نیز رابطه‏ی کشدار و مریزی داشته است. هرچند که از لحاظ استراتیژیک جامعه‏ی جهانی همچنان پشتیبان دولت افغانستان است، اما گاه اختلاف میان آقای کرزی و متحدان او بالا گرفته است. این اختلافات را می‏توان در زبان شکوه‏آمیز آقای کرزی نسبت به هم‏پیمانان اش و تعبیرات بعضی از رسانه‏های هم غربی نسبت به حکومت افغانستان و رهبران آن به روشنی دید. آقای کرزی در سخنرانی افتتاحیه‏ی امروز خود در صحن پارلمان نیز این اختلافات را آشکارا نشان داد و از «مداخلات خارجی» در روند انتخابات و «افغانی ساختن انتخابات» سخن گفت گاه حتا تعبیرات نیش‏داری همچون «خواب‏های وحشتناکی که برای مان دیده اند» و «افغان‏ها جنگ‏جو است، یگان دفعه خشم می‏گیرند» به کار برد.
قبلاً بخشی از مشروعیت آقای کرزی ناشی از حمایت بین‏المللی او بود. با بروز این اختلافات، مشروعیت بین‏المللی او نیز تا حدود زیادی شکسته است. آقای کرزی در تلاش آن است که برای جبران این مشکل برای حکومت خود مشروعیت داخلی بیشتر کسب کند. این در حالی است که طالبان و جنگ‏جویان مخالف دولتِ او، از یک سو، پایگاه قومی او را ضعیف ساخته اند، زیرا آن‏ها نیز بر همان زمینه‏ی قومی آقای کرزی تکیه دارند، و از سویی دیگر گسترش ناامنی و جنگ، نارضایتی و بدبینی نسبت به حکومت او را به صورت روزافزونی در میان مردم افغانستان، به ویژه اقوام غیر پشتون، بیشتر ساخته است. علاوه براین، فقر و بی‏کاری و فساد گسترده‏ی اداری مشروعیت و حمایت داخلی او را بیشتر ضربه می‏زند.
آقای کرزی برای جبران بحران مشروعیت باید هم میدان قومی را فتح کند، هم در عرصه‏ی ملی قادر به جلب اعتماد گروه‏های قومی-زبانی-مذهبی مختلف مردم افغانستان شود و هم حمایت ساختاری در درون دولت خود از سوی پارلمان را به دست آورد. به نظر می‏رسد آقای کرزی، شاید هم ناخواسته، گزینه‏ی تکیه بر تعلقات قومی را راحت‏تر و آسان‏یاب‏تر یافته است.
او برای فتح میدان قومی طرح مصالحه با طالبان را راه انداخته است که از حمایت بین‏المللی نیز برخوردار شده است و در سخنرانی افتتاحیه‏ی امروز خود دوباره بر آن تأکید کرد و از طالبان و مخالفین مسلح خواست که دست از جنگ بردارند. اما این طرح با دو مشکل عمده مواجه است: یکی اینکه حمایت جامعه‏ی جهانی از مصالحه با طالبان حمایت بی‏قید و شرط نیست. از این رو هنوز جنگ با طالبان را نیز به شدت ادامه داده اند. دو دیگر اینکه طرح مصالحه با طالبان با مخالفت‏های جدی اقوام دیگر افغانستان مواجه است، زیرا آن‏ها هم نگران از بین رفتن تعادل قومی در ساختار سیاست و قدرت و به هم خوردن توازن قومی به ضرر اقوام کوچک‏تر اند. و هم از برگشت نظام طالبان در کشور هراسناک اند. در عین حالی که شماری از نمایندگان پشتون در پارلمان نیز نگران تسلط نظام طالبانی بر جامعه‏ی شان هستند.
حکومت آقای کرزی نتوانسته است با هیچ کدام از این دو مشکل کنار بیاید:
یکم، آقای کرزی نتوانسته خود را با سیاست جامعه‏ی جهانی در مقابله و مصالحه‏ی همزمان با طالبان سازگار سازد و به زبان دقیق‏تر او نتوانسته میان مبارزه با طالبان و مصالحه با مخالفین حکومت جمع کند. شاید ریشه‏ی مشکل در آنجا است که هنوز هیچ مرزبندی مشخصی میان طالبان تروریست و مخالفین و ناراضیان دیگر، که مخاطب طرح مصالحه هستند، مشخص نشده است و کسی به طور دقیق نمی‏داند که چه کسانی مخاطب فراخوان مصالحه‏ی دولت هستند.
دوم، آقای کرزی نتوانسته اعتماد اقوام دیگر را در طرح مصالحه با طالبان جلب کند. آنان این طرح را بیش از آنکه یک طرح استراتیژیک صلح‏طلبانه با ماهیت ملی بدانند، معتقد اند که این طرح بخشی از تلاش‏های آقای کرزی برای پشتونیزه ساختن ساختار سیاست و قدرت در افغانستان است. افزون بر این گروه‏های مدافع حقوق بشر و فعالانه حقوق زن نیز با طرح مصالحه با طالبان با دید انتقادی می‏نگرند و نگران بازگشت نظام طالبانی در کشور هستند.
با وجود این مشکلات، آقای کرزی ضرورت دارد که دست‏کم به خاطر تصویب و تأیید بعضی از برنامه‏های سیاسی خود پارلمانی مدافع و مطیع در کنار خود داشته باشد. اما در پارلمان جدید این نیروهای مخالف سیاسی او حضور قدرتمند‏تری پیدا کرده اند که برای او مشکل‏ساز خواهند بود. روشن است که پارلمان جدید بسیار کمتر از گذشته به اطاعت و تأیید او خواهد پرداخت و قدرت او را بیشتر به چالش خواهند کشید. این همان چیزی است که کرزی نگران است.
همچنان در این دوره تحولات بزرگی همچون خروج نیروهای ناتو و واگذاری مسئولیت امنیت کشور به نیروهای امنیتی داخلی در راه است. این تحولات نیز تصامیم بزرگ سیاسی را پیش پای آقای کرزی خواهد گذاشت که نیازمند حمایت پارلمان خواهد بود. بدون حمایت پارلمان کرزی قادر نخواهد بود نظم و ثبات سیاسی را در کشور حفظ کند.
با این حال، به نظر می‏رسد امکان یک توافق سیاسی میان پارلمان جدید و حکومت وجود دارد. حکومت و پارلمان می‏توانند بر سر اصول و منافع ملی مشترکی بر مبنای قانون اساسی در بسیاری از مسایل اتفاق نظر نسبی پیدا کنند. این البته هم نیازمند جلب اعتماد و همدلی نیروهای سیاسی است و هم خود زمینه‏ساز گسترش روحیه‏ی ملی و پذیرش حاکمیت ملی دولت. در غیر آن، با تحولات کلانی که در پیش رو داریم، گرایشات هژمونیک، بر مبنای تعلقات قومی-قبیلوی، ممکن است کشور را به بحران‏های بزرگی مواجه سازد. این نکته البته نیازمند اندکی بلندنظری سیاسی و عمق نگاه استراتیژیک نسبت به مسایل و تحولات سیاسی می‏باشد. آیا دولت‏مردان افغانستان، چه در پارلمان و چه در بدنه‏ی حکومت، از جمله شخص آقای کرزی، از آن برخوردار خواهند بود؟

هیچ نظری موجود نیست: