اشاره: این نوشته سرمقاله شماره نوزدهم هفته نامه قدرت است.
در میان برندگان این جایزه نامهای برجستهای همچون ژان هانری دونان، بنیانگذار سازمان جهانی صلیب سرخ و مبتکر کنوانسیون ژنو 1899، مارتین لوترکینک، رهبر سیاهپوست جنبش حقوق مدنی در آمریکا، لخ والسا، رهبر جنبش آزادیخواه لهستان، دالایی لاما، رهبر معنوی بوداییان تبت، آنگ سان سوچی، بانوی آزادیخواه و دموکراسیطلب برما، نلسون ماندلا، رهبر مبارزان ضدآپارتاید آفریقای جنوبی، کیم دای چونگ، رییس جمهور کره جنوبی، کوفی عنان، دبیرکل سابق سازمان ملل متحد و سازمانهای معتبر جهانی همچون موسسهی حقوق بین الملل، سازمان صلیب سرخ جهانی، سازمان بین المللی پزشکان طرفدار جلوگیری از جنگ هستهای، سازمان عفو بین الملل و سازمان ملل متحد قرار دارد.
هرچند جایزهی صلح نوبل امسال به ناراضی سیاسی و فعال حقوق بشر چین، لئوشیائوبو تعلق گرفت اما نامزدی داکتر سیماسمر میتواند خود افتخار بزرگی برای دولت و ملت افغانستان شمرده شود، به ویژه که خانم سمر دو سال متوالی کاندید این جایزه معتبر جهانی میشود.
جایزهی نوبل، به ویژه جایزهی صلح نوبل، علاوه بر اینکه نشاندهندهی برجستگی و موثریت کارها و شخصیت کاندیدان آن در سطح جهانی است، از اهمیت نمادین فوق العادهای نیز برخوردار است. معمولاً کاندید شدن در این جایزه خود به معنای آن است که کاندیدان این جایزه شخصیتهای معتبری در سطح جهانی در عرصهی تأمین صلح و حقوق بشر و ارزشهای مدنی در کشور شان به شمار میروند و کارها و فعالیتهای آنان مورد تمجید وجدان مدنی جامعهی بشری قرار دارد. هرچند ممکن است مسایل سیاسی نیز در تصمیم نهایی کمیتهی جایزهی صلح نوبل برای انتخاب برندهی نهایی این جایزه بینقش نباشد، با این حال به هیچ وجه نمیتوان از شخصیت برجسته و نقش موثر کاندیدان این جایزه تا رسیدن به مرحلهی نامزدی برای دریافت این جایزه چشم پوشی کرد. کسی که نامزد دریافت این جایزه میشود میتواند صدای مدنی و صلحخواهی کشورش در سطح جهان به شمار رود و سخناش از اعتبار ویژهای در سطح جهانی برخوردار باشد.
در میان برندگان این جایزه نامهای برجستهای همچون ژان هانری دونان، بنیانگذار سازمان جهانی صلیب سرخ و مبتکر کنوانسیون ژنو 1899، مارتین لوترکینک، رهبر سیاهپوست جنبش حقوق مدنی در آمریکا، لخ والسا، رهبر جنبش آزادیخواه لهستان، دالایی لاما، رهبر معنوی بوداییان تبت، آنگ سان سوچی، بانوی آزادیخواه و دموکراسیطلب برما، نلسون ماندلا، رهبر مبارزان ضدآپارتاید آفریقای جنوبی، کیم دای چونگ، رییس جمهور کره جنوبی، کوفی عنان، دبیرکل سابق سازمان ملل متحد و سازمانهای معتبر جهانی همچون موسسهی حقوق بین الملل، سازمان صلیب سرخ جهانی، سازمان بین المللی پزشکان طرفدار جلوگیری از جنگ هستهای، سازمان عفو بین الملل و سازمان ملل متحد قرار دارد. مطرح شدن در لیست این افراد به معنای حرمتگذاری وجدانهای صلحخواه جهانی به فعالیتها و تلاشهای کاندیدان این جایزهی با اعتبار جهانی و برجستگی شخصیت و تلاشهای آنان است. داکتر سیما سمر، هرچند برندهی این جایزه اعلام نشد، اما دو بار کاندید شدن او برای دریافت این جایزه خود نشان دهندهی عظمت نقش او در راستای صلح و حقوق بشر و آسایش انسان در باور دست اندرکاران این جایزه میباشد.
داکتر سیما سمر سالهای طولانی در راستای آموزش و دسترسی به صحت و ترویج حقوق بشر تلاش کرده است. او از سالهای 1884، که به پاکستان مهاجر شد، به فعالیتهای خود در راستای آموزش و دسترسی به صحت در میان مهاجران افغان در پاکستان آغاز کرد و همزمان با سالهای دشوار جنگ داخلی و دوران حاکمیت طالبان به ایجاد و راهاندازی دهها باب مکتب و شفاخانه در مناطق مختلف پرداخت. او در کنفرانس بن اولین وزیر امور زنان کشور و معاون رییس جمهور بعد از سقوط طالبان و ایجاد ادارهی جدید در کشور شد و سپس در مقام ریاست کمیسیون حقوق بشر شد و تاکنون در راستای حفاظت و ترویج حقوق بشر، به ویژه حقوق زنان و کودکان تلاشهای فراوانی انجام داده است. او به خاطر این فعالیتهای انسان دوستانهی خود تا هنوز دهها جایزهی معتبر بینالمللی را از آن خود کرده است.
نامزدی داکتر سیما سمر، در حالی که افغانستان دارای سابقهی طولانی استبداد و حقکشی و دههها جنگ و ویرانی و جنایت بوده است، علاوه براین که حرمتگذاری به کار و تلاشهای خستگیناپذیر او در راستای صلح و حقوق بشر و مدنیت است، از لحاظ نمادین نیز میتواند بسیار مهم و معنادار باشد، زیرا صدای صلحخواه و دعوای حقوقبشری او را بسیار رساتر و قویتر میسازد.
نامزدی خانم سمر برای برنده شدن جایزهی صلح نوبل افتخاری برای تمام ملت و دولت افغانستان شمرده میشود. با اینهمه دو سال پیهم نامزدی او برای بردن این جایزه با سکوت خواب آلود دولت افغانستان مواجه شد. چه چیزی میتواند این سکوت را توجیه کند؟ آیا این، یک سکوت معنادار است یا نه ناشی از بیخیالی و بیتوجهی دولت افغانستان است؟
متأسفانه افغانستان گرفتار انواع تعصبات ریشهدار از قبیل تعصبات قومی، قبیلهای، منطقهای و جنسیتی است. این تعصبات بدنهی دولت افغانستان را به شدت آلوده ساخته و آن را درگیر گرایشات غیرمدنی قبیلهای و قومی ساخته و توان ملیسازی شخصیتها و افتخارات خود را از دست داده است و از آن دولتی درگیر با گرایشات قبیلهای ساخته است.
آیا سکوت دولت در قبال نامزد شدن داکتر سیماسمر برای دریافت جایزهی صلح نوبل ناشی از این گرایشات قبیلهای و تعصبات قومی جاری در کشور بوده است؟ در صورتی که چنین نباشد، باید آن را ناشی از خوابآلودگی و عدم درک اهمیت این رویداد دانست که عذری بدتر از گناه است و نشاندهندهی سطح پایین حساسیت و آگاهی فرهنگی دولت و ملت افغانستان میباشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر