۱۳۸۹ مهر ۱۷, شنبه

سکوت معنادار یا بی‏خیالی سبکسرانه


اشاره: این نوشته سرمقاله شماره نوزدهم هفته نامه قدرت است.

در میان برندگان این جایزه نام‏های برجسته‏ای همچون ژان هانری دونان، بنیانگذار سازمان جهانی صلیب سرخ و مبتکر کنوانسیون ژنو 1899، مارتین لوترکینک، رهبر سیاه‏پوست جنبش حقوق مدنی در آمریکا، لخ والسا، رهبر جنبش آزادی‏خواه لهستان، دالایی لاما، رهبر معنوی بوداییان تبت، آنگ سان سوچی، بانوی آزادی‏خواه و دموکراسیطلب برما، نلسون ماندلا، رهبر مبارزان ضدآپارتاید آفریقای جنوبی، کیم دای چونگ، رییس جمهور کره جنوبی، کوفی عنان، دبیرکل سابق سازمان ملل متحد و سازمان‏های معتبر جهانی همچون موسسه‏ی حقوق بین الملل، سازمان صلیب سرخ جهانی، سازمان بین المللی پزشکان طرفدار جلوگیری از جنگ هسته‏ای، سازمان عفو بین الملل و سازمان ملل متحد قرار دارد.
خانم داکتر سیما سمر، رییس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان، امسال برای دومین بار کاندید جایزه‏ی صلح نوبل شد. اما متاسفانه، امسال نیز این رویداد مهم با سکوت دولت افغانستان، جامعه‏ی مدنی و رسانه‏های کشور مواجه شد. هرچند ممکن است سکوت حلقات و احزاب خاص و رسانه‏های متعلق به آن‏ها یک سکوت عمدی و سیاسی بوده باشد، اما سکوت دولت در قبال این رویداد به شدت سوال‌برانگیز است. زیرا این رویداد یک اتفاق افتخارآفرین برای ملت افغانستان شمرده می‏شود و دولت به عنوان عالی‏ترین نهاد سیاسی متعلق به ملت افغانستان و ممثل حاکمیت ملی این کشور باید آن را متعلق به خود بداند و نسبت به آن بی‏تفاوت باقی‏ نماند، به ویژه که این جایزه‌ در کشورهای دیگر همواره با احساسات و هیجانات بی‏بدیلی استقبال شده و دولت آن کشورها آن را افتخاری بزرگ برای خود و مردم خود می‏دانند.

هرچند جایزه‌ی صلح نوبل امسال به ناراضی سیاسی و فعال حقوق بشر چین، لئوشیائوبو تعلق گرفت اما نامزدی داکتر سیماسمر می‏تواند خود افتخار بزرگی برای دولت و ملت افغانستان شمرده شود، به ویژه که خانم سمر دو سال متوالی کاندید این جایزه معتبر جهانی می‏شود.

جایزه‌ی نوبل، به ویژه جایزه‏ی صلح نوبل، علاوه بر این‏که نشان‌دهنده‏ی برجستگی و موثریت کارها و شخصیت کاندیدان آن در سطح جهانی است، از اهمیت نمادین فوق العاده‏ای نیز برخوردار است. معمولاً کاندید شدن در این جایزه خود به معنای آن است که کاندیدان این جایزه شخصیت‏های معتبری در سطح جهانی در عرصه‏ی تأمین صلح و حقوق بشر و ارزش‏های مدنی در کشور شان به شمار می‏روند و کارها و فعالیت‏های آنان مورد تمجید وجدان مدنی جامعه‏ی بشری قرار دارد. هرچند ممکن است مسایل سیاسی نیز در تصمیم نهایی کمیته‏ی جایزه‏ی صلح نوبل برای انتخاب برنده‏ی نهایی این جایزه بی‏نقش نباشد، با این حال به هیچ وجه نمی‏توان از شخصیت برجسته‏ و نقش موثر کاندیدان این جایزه تا رسیدن به مرحله‏ی نامزدی برای دریافت این جایزه چشم پوشی کرد. کسی که نامزد دریافت این جایزه می‏شود می‏تواند صدای مدنی و صلح‌خواهی کشورش در سطح جهان به شمار رود و سخن‌اش از اعتبار ویژه‏ای در سطح جهانی برخوردار باشد.

در میان برندگان این جایزه نام‏های برجسته‏ای همچون ژان هانری دونان، بنیانگذار سازمان جهانی صلیب سرخ و مبتکر کنوانسیون ژنو 1899، مارتین لوترکینک، رهبر سیاه‏پوست جنبش حقوق مدنی در آمریکا، لخ والسا، رهبر جنبش آزادی‏خواه لهستان، دالایی لاما، رهبر معنوی بوداییان تبت، آنگ سان سوچی، بانوی آزادی‏خواه و دموکراسی‌طلب برما، نلسون ماندلا، رهبر مبارزان ضدآپارتاید آفریقای جنوبی، کیم دای چونگ، رییس جمهور کره جنوبی، کوفی عنان، دبیرکل سابق سازمان ملل متحد و سازمان‏های معتبر جهانی همچون موسسه‏ی حقوق بین الملل، سازمان صلیب سرخ جهانی، سازمان بین المللی پزشکان طرفدار جلوگیری از جنگ هسته‏ای، سازمان عفو بین الملل و سازمان ملل متحد قرار دارد. مطرح شدن در لیست این افراد به معنای حرمت‏گذاری وجدان‏های صلح‌خواه جهانی به فعالیت‏ها و تلاش‏های کاندیدان این جایزه‏ی با اعتبار جهانی و برجستگی شخصیت و تلاش‏های آنان است. داکتر سیما سمر، هرچند برنده‏ی این جایزه اعلام نشد، اما دو بار کاندید شدن او برای دریافت این جایزه خود نشان دهنده‏ی عظمت نقش او در راستای صلح و حقوق بشر و آسایش انسان در باور دست اندرکاران این جایزه می‏باشد.

داکتر سیما سمر سال‏های طولانی در راستای آموزش و دسترسی به صحت و ترویج حقوق بشر تلاش کرده است. او از سال‏های 1884، که به پاکستان مهاجر شد، به فعالیت‏های خود در راستای آموزش و دسترسی به صحت در میان مهاجران افغان در پاکستان آغاز کرد و همزمان با سال‏های دشوار جنگ داخلی و دوران حاکمیت طالبان به ایجاد و راه‏اندازی ده‏ها باب مکتب و شفاخانه در مناطق مختلف پرداخت. او در کنفرانس بن اولین وزیر امور زنان کشور و معاون رییس جمهور بعد از سقوط طالبان و ایجاد اداره‏ی جدید در کشور شد و سپس در مقام ریاست کمیسیون حقوق بشر شد و تاکنون در راستای حفاظت و ترویج حقوق بشر، به ویژه حقوق زنان و کودکان تلاش‏های فراوانی انجام داده است. او به خاطر این فعالیت‏های انسان دوستانه‏ی خود تا هنوز ده‏ها جایزه‏ی معتبر بین‏المللی را از آن خود کرده است.

نامزدی داکتر سیما سمر، در حالی که افغانستان دارای سابقه‏ی طولانی استبداد و حق‏کشی و دهه‏ها جنگ و ویرانی و جنایت بوده است، علاوه‏ براین که حرمت‏گذاری به کار و تلاش‏های خستگی‏ناپذیر او در راستای صلح و حقوق بشر و مدنیت است، از لحاظ نمادین نیز می‏تواند بسیار مهم و معنادار باشد، زیرا صدای صلح‏خواه و دعوای حقوق‏بشری او را بسیار رساتر و قوی‏تر می‏سازد.

نامزدی خانم سمر برای برنده شدن جایزه‏ی صلح نوبل افتخاری برای تمام ملت و دولت افغانستان شمرده می‏شود. با این‏همه دو سال پی‏هم نامزدی او برای بردن این جایزه با سکوت خواب آلود دولت افغانستان مواجه شد. چه چیزی می‏تواند این سکوت را توجیه کند؟ آیا این، یک سکوت معنادار است یا نه ناشی از بی‏خیالی و بی‏توجهی دولت افغانستان است؟

متأسفانه افغانستان گرفتار انواع تعصبات ریشه‏دار از قبیل تعصبات قومی، قبیله‏ای، منطقه‏ای و جنسیتی است. این تعصبات بدنه‏ی دولت افغانستان را به شدت آلوده ساخته و آن را درگیر گرایشات غیرمدنی قبیله‏ای و قومی ساخته و توان ملی‏سازی شخصیت‏ها و افتخارات خود را از دست داده است و از آن دولتی درگیر با گرایشات قبیله‏ای ساخته است.

آیا سکوت دولت در قبال نامزد شدن داکتر سیماسمر برای دریافت جایزه‏ی صلح نوبل ناشی از این گرایشات قبیله‏ای و تعصبات قومی جاری در کشور بوده است؟ در صورتی که چنین نباشد، باید آن را ناشی از خواب‏آلودگی و عدم درک اهمیت این رویداد دانست که عذری بدتر از گناه است و نشان‏دهنده‏ی سطح پایین حساسیت و آگاهی فرهنگی دولت و ملت افغانستان می‏باشد.

هیچ نظری موجود نیست: