این یادداشت سرمقاله شماره شانزدهم هفته نامه «قدرت» است.
روزهای آخر مبارزات پارلمانی با شور و هیجان بسیاری همراه است. سر هر چار راهی، در امتداد هر جاده و کوچه، در هر مکان عمومی و شلوغ، کاندیدان با شیوههای مختلف آخرین تلاشهای شان را به خرج میدهند تا رای مردم را از آن خود کنند. در این میان خواندن شعارهای تکراری در روی پلاکاردهای خورد و کلان کاری است که هنوز عابران را به خود مصروف میسازد.
این شعارهای انتخاباتی نحوهی نگاه و عمق دید و شعور سیاسی کاندیدان مربوطه را نشان میدهند. کاندیدان با شعارهای انتخاباتی خود نشان میدهند که از تاریخ و مناسبات اجتماعی کشور چه درکی دارند، از سیاست و ماهیت عمل سیاسی چه میفهمند، از پارلمان به عنوان یک نهاد سیاسی و حقوقی در ساختار دولت چه میدانند. پس توجه به این شعارها فراتر از یک تفریح و مشغولیت روزمرگی، برای شناخت و انتخاب دقیقتر نیز مهم است.
در میان شعارهای انتخاباتی پرشمار کاندیدان، تعدادی از شعارها هم بیش از آنکه به بیان اهداف و برنامههای کاندیدان بپردازند، بیشتر نشان دهندهی تحریک و استفاده از قالبوارههای مورد احترام و اعتقادات مذهبی و احساسات قبیلهای و قومی مردم توسط کاندیداهای مربوطه میباشند. مثلاً کسانی تلاش دارند از نقش خود در دروان جهاد و در سنگرهای جنگ استفاده ببرند و توجه مردم را به خود جلب کنند. از این رو مثلاً از عکسهای دوران جنگ خویش استفاده میکنند. کسانی دیگر نیز تلاش دارند در سایهی شخصیتهای با نفوذ و رهبران قابل احترام گذشته شایستگی خود را اثبات کنند، به همین خاطر از عکسها و خاطراتی که با آنان داشته اند، در پلاکاردهای خود استفاده میکنند. اما سوال این است که آیا کسانی که در دوران جهاد و در جبهات جنگ نقشی داشته اند و توانسته اند سنگرهای جنگ را خوب حفظ کنند، الزاماً میتوانند نمایندهی شایستهای برای پارلمان باشند؟ و همینطور کسانی که در زمانی در رکاب شخصیتها و رهبران محترم دوران جهاد گام زده اند و احیاناً عکسی از آن زمان دارند الزاماً میتوانند ادعا کنند که درک شان از سیاست و نحوهی کار پارلمان دقیق است و میتوانند به نحو شایسته از مردم نمایندگی کنند؟
برای یافتن پاسخ این سوالات باید به این نکته توجه کنیم: پارلمان یک نهاد قانونمدار است که کار آن بر محور تداوم و تعامل میچرخد. نحوهی کار در درون این نهاد به هیچ وجه قابل مقایسه با نحوهی مبارزات دوران جهاد و جنگ در سنگرها نیست. هرچند میتوان گفت که نمایندگان پارلمان باید از جرأت و سرعت عمل کافی برخوردار باشند تا بتوانند از پس وظیفهی نمایندگی از مردم برآیند. اما این نکته را نیز نباید فراموش کرد که نمایندهی باجرأت و باجسارت مردم چه سخنی را برای اثبات و تحقق حقوق و خواستهای مردم بیان میکند و چه عملی را برای تحقق آن خواستها انجام میدهند. همچنان از سوی دیگر نحوهی کار در پارلمان به هیچ وجه مانند میدان جنگ، مبتنی بر حذف حریف و از میدان بیرون کردن او نیست و اصولاً چنین کاری درپارلمان ناممکن است. زیرا هر نمایندهی پارلمان از لحاظ قانونی از موقف و جایگاه برابر با دیگر نمایندگان برخوردار است و هیچ کسی نمیتواند ادعا کند که بنا بر موقعیت برتر خود در دوران جهاد و یا در مناسبات قبیلوی، در پارلمان نیز موقف برتر دارد و یا میتواند نقش برجستهتر بازی کند. اما از آن سو، چون پارلمان جای گفتگو و تفاهم و تبادل نظر است، قدرت هر نمایندهی پارلمان نیز تنها در قدرت استدلال و قدرت تعامل و ایجاد وفاق و همسویی با دیگر نمایندگان پارلمان در حمایت از خواست برحق خود منوط میباشد. اگر نمایندهی پارلمان از توانایی استدلال بیبهره باشد و فاقد یک دید سیاسی روشن باشد، به هیچ صورت نمیتواند نمایندهی شایستهی مردم در پارلمان باشد. نقش کاندیداهای دوران جهاد تنها در مواردی میتواند اثباتکنندهی تعهد آنها در مقابل مردم و آرمانهای آنها باشد، نه بیشتر، هرچند که این تعهد نیز نیازمند بازبینی دقیق و همهجانبه است.
تعدادی از شعارهای انتخاباتی دیگر آشکارا نشان میدهند که صاحبان آنها نه تنها از دید سیاسی کافی برخوردار نیستند و از پارلمان هیچ گونه شناختی ندارند، بلکه حتا از تعهد کافی نسبت به وظیفهی نمایندگی از مردم نیز برخوردار نمیباشند. شعارهایی که وظیفهی کاندیدای مربوطه را مثلاً دستیابی به رضایت پروردگار متعال قلمداد میکند از این دسته اند. این گونه شعارهای فاقد هرگونه دید سیاسی و درک روشن از پارلمان میباشد.
حالا که در آخرین روزهای مبارزات انتخاباتی قرار داریم، و مردم نیز کم کم به انتخاب نهایی خود از میان صف پرشمار کاندیدان میرسند، باید به دقت به این نکته توجه کنیم که نمایندهی ما در پارلمان یکی از 249 نمایندهی پارلمان است. او وقتی به پارلمان میرود، باید توانایی آن را داشته باشد که با منطق سیاسی و استدلال متقن، حمایت نمایندگان دیگر را جلب کند تا بتواند وظیفهی نمایندگی خود را موفقانه انجام دهد. در غیر آن به عضو بیخاصیت و بیاثر پارلمان تبدیل خواهد شد که بودن و نبودن اش هیچ تفاوتی نخواهد داشت. این نکته را باید مردم به دقت در نظر داشته باشند و در انتخاب خود آن را فراموش نکنند. به یاد داشته باشند که سطح درک و شعور سیاسی کاندیداها و شناخت آنان از ماهیت پارلمان و وظیفهی نمایندگی را میتوان از شعارهای انتخاباتی به راحتی تشخیص داد.
روزهای آخر مبارزات پارلمانی با شور و هیجان بسیاری همراه است. سر هر چار راهی، در امتداد هر جاده و کوچه، در هر مکان عمومی و شلوغ، کاندیدان با شیوههای مختلف آخرین تلاشهای شان را به خرج میدهند تا رای مردم را از آن خود کنند. در این میان خواندن شعارهای تکراری در روی پلاکاردهای خورد و کلان کاری است که هنوز عابران را به خود مصروف میسازد.
این شعارهای انتخاباتی نحوهی نگاه و عمق دید و شعور سیاسی کاندیدان مربوطه را نشان میدهند. کاندیدان با شعارهای انتخاباتی خود نشان میدهند که از تاریخ و مناسبات اجتماعی کشور چه درکی دارند، از سیاست و ماهیت عمل سیاسی چه میفهمند، از پارلمان به عنوان یک نهاد سیاسی و حقوقی در ساختار دولت چه میدانند. پس توجه به این شعارها فراتر از یک تفریح و مشغولیت روزمرگی، برای شناخت و انتخاب دقیقتر نیز مهم است.
در میان شعارهای انتخاباتی پرشمار کاندیدان، تعدادی از شعارها هم بیش از آنکه به بیان اهداف و برنامههای کاندیدان بپردازند، بیشتر نشان دهندهی تحریک و استفاده از قالبوارههای مورد احترام و اعتقادات مذهبی و احساسات قبیلهای و قومی مردم توسط کاندیداهای مربوطه میباشند. مثلاً کسانی تلاش دارند از نقش خود در دروان جهاد و در سنگرهای جنگ استفاده ببرند و توجه مردم را به خود جلب کنند. از این رو مثلاً از عکسهای دوران جنگ خویش استفاده میکنند. کسانی دیگر نیز تلاش دارند در سایهی شخصیتهای با نفوذ و رهبران قابل احترام گذشته شایستگی خود را اثبات کنند، به همین خاطر از عکسها و خاطراتی که با آنان داشته اند، در پلاکاردهای خود استفاده میکنند. اما سوال این است که آیا کسانی که در دوران جهاد و در جبهات جنگ نقشی داشته اند و توانسته اند سنگرهای جنگ را خوب حفظ کنند، الزاماً میتوانند نمایندهی شایستهای برای پارلمان باشند؟ و همینطور کسانی که در زمانی در رکاب شخصیتها و رهبران محترم دوران جهاد گام زده اند و احیاناً عکسی از آن زمان دارند الزاماً میتوانند ادعا کنند که درک شان از سیاست و نحوهی کار پارلمان دقیق است و میتوانند به نحو شایسته از مردم نمایندگی کنند؟
برای یافتن پاسخ این سوالات باید به این نکته توجه کنیم: پارلمان یک نهاد قانونمدار است که کار آن بر محور تداوم و تعامل میچرخد. نحوهی کار در درون این نهاد به هیچ وجه قابل مقایسه با نحوهی مبارزات دوران جهاد و جنگ در سنگرها نیست. هرچند میتوان گفت که نمایندگان پارلمان باید از جرأت و سرعت عمل کافی برخوردار باشند تا بتوانند از پس وظیفهی نمایندگی از مردم برآیند. اما این نکته را نیز نباید فراموش کرد که نمایندهی باجرأت و باجسارت مردم چه سخنی را برای اثبات و تحقق حقوق و خواستهای مردم بیان میکند و چه عملی را برای تحقق آن خواستها انجام میدهند. همچنان از سوی دیگر نحوهی کار در پارلمان به هیچ وجه مانند میدان جنگ، مبتنی بر حذف حریف و از میدان بیرون کردن او نیست و اصولاً چنین کاری درپارلمان ناممکن است. زیرا هر نمایندهی پارلمان از لحاظ قانونی از موقف و جایگاه برابر با دیگر نمایندگان برخوردار است و هیچ کسی نمیتواند ادعا کند که بنا بر موقعیت برتر خود در دوران جهاد و یا در مناسبات قبیلوی، در پارلمان نیز موقف برتر دارد و یا میتواند نقش برجستهتر بازی کند. اما از آن سو، چون پارلمان جای گفتگو و تفاهم و تبادل نظر است، قدرت هر نمایندهی پارلمان نیز تنها در قدرت استدلال و قدرت تعامل و ایجاد وفاق و همسویی با دیگر نمایندگان پارلمان در حمایت از خواست برحق خود منوط میباشد. اگر نمایندهی پارلمان از توانایی استدلال بیبهره باشد و فاقد یک دید سیاسی روشن باشد، به هیچ صورت نمیتواند نمایندهی شایستهی مردم در پارلمان باشد. نقش کاندیداهای دوران جهاد تنها در مواردی میتواند اثباتکنندهی تعهد آنها در مقابل مردم و آرمانهای آنها باشد، نه بیشتر، هرچند که این تعهد نیز نیازمند بازبینی دقیق و همهجانبه است.
تعدادی از شعارهای انتخاباتی دیگر آشکارا نشان میدهند که صاحبان آنها نه تنها از دید سیاسی کافی برخوردار نیستند و از پارلمان هیچ گونه شناختی ندارند، بلکه حتا از تعهد کافی نسبت به وظیفهی نمایندگی از مردم نیز برخوردار نمیباشند. شعارهایی که وظیفهی کاندیدای مربوطه را مثلاً دستیابی به رضایت پروردگار متعال قلمداد میکند از این دسته اند. این گونه شعارهای فاقد هرگونه دید سیاسی و درک روشن از پارلمان میباشد.
حالا که در آخرین روزهای مبارزات انتخاباتی قرار داریم، و مردم نیز کم کم به انتخاب نهایی خود از میان صف پرشمار کاندیدان میرسند، باید به دقت به این نکته توجه کنیم که نمایندهی ما در پارلمان یکی از 249 نمایندهی پارلمان است. او وقتی به پارلمان میرود، باید توانایی آن را داشته باشد که با منطق سیاسی و استدلال متقن، حمایت نمایندگان دیگر را جلب کند تا بتواند وظیفهی نمایندگی خود را موفقانه انجام دهد. در غیر آن به عضو بیخاصیت و بیاثر پارلمان تبدیل خواهد شد که بودن و نبودن اش هیچ تفاوتی نخواهد داشت. این نکته را باید مردم به دقت در نظر داشته باشند و در انتخاب خود آن را فراموش نکنند. به یاد داشته باشند که سطح درک و شعور سیاسی کاندیداها و شناخت آنان از ماهیت پارلمان و وظیفهی نمایندگی را میتوان از شعارهای انتخاباتی به راحتی تشخیص داد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر