۱۳۸۹ شهریور ۲۶, جمعه

شعارهای انتخاباتی؛ نشان‏دهنده‏ی عمق شعور سیاسی کاندیداها

این یادداشت سرمقاله شماره شانزدهم هفته نامه «قدرت» است.


روزهای آخر مبارزات پارلمانی با شور و هیجان بسیاری همراه است. سر هر چار راهی، در امتداد هر جاده و کوچه، در هر مکان عمومی و شلوغ، کاندیدان با شیوه‏های مختلف آخرین تلاش‏های شان را به خرج می‏دهند تا رای مردم را از آن خود کنند. در این میان خواندن شعارهای تکراری در روی پلاکاردهای خورد و کلان کاری است که هنوز عابران را به خود مصروف می‏سازد.

این شعارهای انتخاباتی نحوه‏ی نگاه و عمق دید و شعور سیاسی کاندیدان مربوطه را نشان می‏دهند. کاندیدان با شعارهای انتخاباتی خود نشان می‏دهند که از تاریخ و مناسبات اجتماعی کشور چه درکی دارند، از سیاست و ماهیت عمل سیاسی چه می‏فهمند، از پارلمان به عنوان یک نهاد سیاسی و حقوقی در ساختار دولت چه می‏دانند. پس توجه به این شعارها فراتر از یک تفریح و مشغولیت روزمرگی، برای شناخت و انتخاب دقیق‏تر نیز مهم است.

در میان شعارهای انتخاباتی پرشمار کاندیدان، تعدادی از شعارها هم بیش از آنکه به بیان اهداف و برنامه‏های کاندیدان بپردازند، بیشتر نشان دهنده‏ی تحریک و استفاده از قالب‏واره‏های مورد احترام و اعتقادات مذهبی و احساسات قبیله‌ای و قومی مردم توسط کاندیداهای مربوطه می‏باشند. مثلاً کسانی تلاش دارند از نقش خود در دروان جهاد و در سنگرهای جنگ استفاده ببرند و توجه مردم را به خود جلب کنند. از این رو مثلاً از عکس‏های دوران جنگ خویش استفاده می‏کنند. کسانی دیگر نیز تلاش دارند در سایه‏ی شخصیت‏های با نفوذ و رهبران قابل احترام گذشته شایستگی خود را اثبات کنند، به همین خاطر از عکس‏ها و خاطراتی که با آنان داشته اند، در پلاکاردهای خود استفاده می‏کنند. اما سوال این است که آیا کسانی که در دوران جهاد و در جبهات جنگ نقشی داشته اند و توانسته اند سنگرهای جنگ را خوب حفظ کنند، الزاماً می‏توانند نماینده‏ی شایسته‏ای برای پارلمان باشند؟ و همینطور کسانی که در زمانی در رکاب شخصیت‏ها و رهبران محترم دوران جهاد گام زده اند و احیاناً عکسی از آن زمان دارند الزاماً می‏توانند ادعا کنند که درک شان از سیاست و نحوه‏ی کار پارلمان دقیق است و می‏توانند به نحو شایسته از مردم نمایندگی کنند؟

برای یافتن پاسخ این سوالات باید به این نکته توجه کنیم: پارلمان یک نهاد قانون‏مدار است که کار آن بر محور تداوم و تعامل می‏چرخد. نحوه‏ی کار در درون این نهاد به هیچ وجه قابل مقایسه با نحوه‏ی مبارزات دوران جهاد و جنگ در سنگرها نیست. هرچند می‏توان گفت که نمایندگان پارلمان باید از جرأت و سرعت عمل کافی برخوردار باشند تا بتوانند از پس وظیفه‏ی نمایندگی از مردم برآیند. اما این نکته را نیز نباید فراموش کرد که نماینده‏ی باجرأت و باجسارت مردم چه سخنی را برای اثبات و تحقق حقوق و خواست‏های مردم بیان می‏کند و چه عملی را برای تحقق آن خواست‏ها انجام می‏دهند. همچنان از سوی دیگر نحوه‏ی کار در پارلمان به هیچ وجه مانند میدان جنگ، مبتنی بر حذف حریف و از میدان بیرون کردن او نیست و اصولاً چنین کاری درپارلمان ناممکن است. زیرا هر نماینده‏ی پارلمان از لحاظ قانونی از موقف و جایگاه برابر با دیگر نمایندگان برخوردار است و هیچ کسی نمی‏تواند ادعا کند که بنا بر موقعیت برتر خود در دوران جهاد و یا در مناسبات قبیلوی، در پارلمان نیز موقف برتر دارد و یا می‏تواند نقش برجسته‏تر بازی کند. اما از آن سو، چون پارلمان جای گفتگو و تفاهم و تبادل نظر است، قدرت هر نماینده‌‌ی پارلمان نیز تنها در قدرت استدلال و قدرت تعامل و ایجاد وفاق و همسویی با دیگر نمایندگان پارلمان در حمایت از خواست برحق خود منوط می‏باشد. اگر نماینده‏ی پارلمان از توانایی استدلال بی‏بهره باشد و فاقد یک دید سیاسی روشن باشد، به هیچ صورت نمی‏تواند نماینده‏ی شایسته‌ی مردم در پارلمان باشد. نقش کاندیداهای دوران جهاد تنها در مواردی می‏تواند اثبات‏کننده‏ی تعهد آن‏ها در مقابل مردم و آرمان‏های آن‏ها باشد، نه بیشتر، هرچند که این تعهد نیز نیازمند بازبینی دقیق و همه‏جانبه است.

تعدادی از شعارهای انتخاباتی دیگر آشکارا نشان می‏دهند که صاحبان آن‏ها نه تنها از دید سیاسی کافی برخوردار نیستند و از پارلمان هیچ گونه شناختی ندارند، بلکه حتا از تعهد کافی نسبت به وظیفه‏ی نمایندگی از مردم نیز برخوردار نمی‏باشند. شعارهایی که وظیفه‏ی کاندیدای مربوطه را مثلاً دستیابی به رضایت پروردگار متعال قلمداد می‏کند از این دسته اند. این گونه شعارهای فاقد هرگونه دید سیاسی و درک روشن از پارلمان می‏باشد.

حالا که در آخرین روزهای مبارزات انتخاباتی قرار داریم، و مردم نیز کم کم به انتخاب نهایی خود از میان صف پرشمار کاندیدان می‏رسند، باید به دقت به این نکته توجه کنیم که نماینده‏ی ما در پارلمان یکی از 249 نماینده‌ی پارلمان است. او وقتی به پارلمان می‏رود، باید توانایی آن را داشته باشد که با منطق سیاسی و استدلال متقن، حمایت نمایندگان دیگر را جلب کند تا بتواند وظیفه‏ی نمایندگی خود را موفقانه انجام دهد. در غیر آن به عضو بی‏خاصیت و بی‏اثر پارلمان تبدیل خواهد شد که بودن و نبودن اش هیچ تفاوتی نخواهد داشت. این نکته را باید مردم به دقت در نظر داشته باشند و در انتخاب خود آن را فراموش نکنند. به یاد داشته باشند که سطح درک و شعور سیاسی کاندیداها و شناخت آنان از ماهیت پارلمان و وظیفه‏ی نمایندگی را می‏توان از شعارهای انتخاباتی به راحتی تشخیص داد.

هیچ نظری موجود نیست: